۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

در گذشت عمو، حاج نجف زمانپور آذر شربیانی



روز یک­شنبه 23/08/1389 حاج عمو نجف هم رفت، امروز سه هفته است رفته و من هنوز سوگوارم، آخرین نمونه بود از یادگاران نسل پیش. زیبای خفته، آرمیده کنون از رنج بار هستی. چه زیبا شانهء خویش می­تکاند به عادت و وسواس. همراه با شکوه لبخندی همیشه بر لب. آرام بود عین برکه­های ماه. انگار به بیداری نیز رویای عالم دیگر می­دید. بجز چند روزی شاید، هرگز دنیا برایش گرامی نبود. خوشحال که بود، نصف لب سمت دلش بالا می­پرید و سر کج می­کرد و چهره­اش می­شکفت به شادی و یاد خاطر. با مرحومه حاجیه زن عمو و ایشان هر سه، در یک سال برای اولین بار به حج مشرف شدیم. من به جستجوی نادانی خود بودم و آن­ها ادای فریضهء واجب، دیدار با یاد محبوب. انبوه چادرهای عرفات، و اشعه­های سوزان آفتاب نگذاشتند، مسکن­شان بیابم و زیارتشان در آغوش کشم. بعدها گلایه کردند. در مدینه، مکه و منی نیز، کارهای همیشگی نگذاشت بیابم آن دو مهربان را. در سال­های بعد نیز که بجای پدر و مادرم مشرف شدم، که آن­ها نیز علی­رغم میل نتوانسته بودند تا زنده­اند ببینند، آن دیار امتحان سنگ­های تفتیده از هرم آفتاب و بیت عتیق را. پا گذاشتن جای پای آنهائی که دوست می­داشتند، ندیده بودند آن بیت عتیق را، مسیر صفا و مروه را گز نکرده، کوچیده بودند به باغ گلستان خاطرم. پس از بازگشت، حاج عمو آمد و خندید و گفت از آن چه نمی­گفت، حتی نمی­آمد. پرسیدم: آن سفر چگونه بوده برای ایشان. خندید و گفت: باید تنها رفت. حاجیه خانم زن عمو نیز، چهار سال پیش رخت بربست و عازم جهان بالا شد. گریه می­کرد عمو و می­گفت: من هم بزودی خواهم رفت. می­خندید و می­گفت.
در مراسم تشییع و شام غریبان و سومش در تبریز همه بودند، هزاران انسان که او را دوست می­داشتند، در پرسه­ها همه از حسن سلوک او می­گفتند. همسایه­هایش و فامیل، همه و همه. اولین پنج­شنبه­اش در خانهء پسر بزرگش رضا برگزار شد.
دومین پنجشنبه­اش را در مسجد شربیانی­های شهرری مراسم گرفتند و گرفتیم. در مسجد امام محمدباقر علیه السلام.
سومین پنج­شنبه و جمعه­اش را در شربیان، فامیل، وابستگان و همسایگان آراستند، با گذشت این همه روز اکنون دلم هنوز نیز سایه پوشیده و سیاه. روح پر فتوحش قرین آرامش.


ا. شربیانی ، نگارش و انتشار: 14/09/1389 هجرت شمسی، تهران


۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام و
ضمن عرض تسلیت،
یه جور کاراکترهای غیر قابل خوندن در متن های وبلاگ هست فکر می کنم مال کسره هاست که نشون داده نمی شه، به جاش یه حرف شبیه حرف کیو انگلیسی هست.

ا.شربیانی گفت...

سلام، ناشناس عزیز، سپاسگزارم که خبرم کردید، با کامپیوترهای دیگر نیز کنترل می کنم، احتمالا فونتهای شما ناقص است، از view لطفا encoding و سپس (unicode (utf-8) را انتخاب کنید این استاندارد ایران است، باز هم ببینید، یا یک متن فارسی تایپ و سعی کنید اعراب بگذارید، هرچند زحمت است لطفا مرا نیز از نتیجهء کار باخبر کنید، با کامپیوتر من متن صحیح و سالم است

Unknown گفت...

سلام این سوگ را به شما خانواده محترم تسلیت می گم برای شما آروزوی سلامتی دارم

حسین رجبی -رست

ا.شربیانی گفت...

سلام، آشنای دوست، سپاسگزارم و خدا همهء رفتگان شما را بیامرزد. امسال سال کوچ پرستوهاست انگار، از روز دوم فروردین دو سه روز درمیان، یکی از یاران، آشنایان و وابستگان پر زده اند. همین دیروز نیز در مراسم رضا شهیدی علوی بودم، زنده باشی و شاد با سایه ای گسترده بر سر ماها، همگان، دوستاران، وابستگان و ...

ناشناس گفت...

سلام به مهندس گرامی
encoding در کامپیوترم همون unicode utf 8 هست که شما می فرمایید. با این حال بازم همون مشکل وجود داره.
ضمناقسمت نظرات از این کاراکترها نداشت، حداقل تا جایی که دیدم، توی صفحه اصلی یعنی در مطالب شمااینجوری هست.در قسمتهایی که فکر میکنم شما کسره گذاشته باشید به خاطر ارتباط دادن کلمات باهم، ضمنا هیچ زحمتی نیست، خواهش میکنم :-)

ا.شربیانی گفت...

سلام ناشناس عزیز
لطفا در دایرکتوری ویندوز دار ساب دایرکتوری فونت
Times New Roman
را پیدا کرده انتخاب نمائید و سپس وقتی صفحهء فونت باز شد روی Done کلیک کنید، فونتی در آن صفحه به کار رفته همان است، اگر باز هم درست نبود لطفا اگر فونت های اعرابدار فارسی را نداشتید آدرس ایمیل خود را بگذارید تا برایتان فونت هارا بفرستم

ناشناس گفت...

سلام
و خسته نباشید برعموی مهندس گرامی ام
توی یک کامپیوتر دیگه هم کنترل کردم. کاراکترهای غیرقابل خوندن اونجا هم بود.
به هرحال من همینطوری هم نوشته های شما رو میتونم بخونم و حتی اگه ننویسید حدس هم می زنم.
اما فکر میکنم که تا زمانی که خودتون شخصا سیستم عامل ملی ننویسید اگه اعراب نذارید بهتر باشه.

ا.شربیانی گفت...

دختر عمو
برای استفاده و تبدیل حروف کوچک به حروف بزرگ در جاییکه باید، در ادیتور بلاگر گوگل کلیدی پیش بینی نکرده یا من نمیدانم، برای رعایت شیوهء نگارش صحیح فارسی مجبور شدم نوشته را در ورد 2007 بنویسم و سپس کپی کرده آنرا به عنوان ای.میل در جی.میل گوگل بچسبانم، سپس از آنجا کپی کرده در ادیتور بلاگر بنشانم، شاید در این میان برای کسانی که آن پنج فونت فارسی را ندارند اشکال پیش بیاید، حتما همین است. من قبلا نیز این اعرابها را در متن میگذاشتم ولی جی.میل را واسطه قرار نمیدادم، در هر حال متشکرم که یاد آور شدید حتما اعراب را حذف می کنم

ناشناس گفت...

سلام بر عموی گرامی
اگرچه امتحانات باعث شده کلی دردسرتازه برام روبراه بشه، اماگاهی که از میان انبوه کارهافرارمیکنم ومیام و میبینم که می نویسید خوشحال و امیدوار میشم.چون به نوعی حضور شما رو احساس می کنم.

ا.شربیانی گفت...

سلام
هنوز در سفرم ولی بله مینویسم، خوش بحال امتحانات، خوشحال شدم نوشتید، اگر اون دنیا راهم ندادند برمیگردم بازهم مینویسم

فیروز گفت...

تسلیت میگویم

ا.شربیانی گفت...

فیروز جان سپاسگزارم که نوشتید، خدای رفتگان شما را هم بیامرزد و آمرزیده